از بس که تو اتوبوس واحد ها به ما گفتن :ارائه ی بلیط نشان شخصیت شماست، تصمیم گرفتم وقتی رفتم خواستگاری، یه بلیط بدم دست پدر عروس که به عمق شخصیت والای من پی ببره :))
***
لذتی که در جوییدن سر مداد و خودکار بود.....در جوییدن کاجیک و آدامس خرسی نبود
***
حسرت به دل مونیدم به بار استاد جلوتر از دانشجو ها بگه : خسته نباشید....
خسته شدیم بس که زودتر از استاده ها گفتیم خسته نباشید :| والا
***
اعتماد به نفس بعضی هارو اگر مارمولک داشت الان کروکدیل شده بود :)))
***
بابام بهم ميگه يه شامپوي خوب خارجي واسه خودت(!) بخر فردا ميخام برم حموم!
***
يکي ازسخت ترين کارا اينه که وقتي داري از جلوي يه خونه رد ميشي که درش بازه ، تو رو نگاه نکني!
نظرات شما عزیزان: